غروب خورشید - دربدران
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  Atom  خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

دربدران

غروب خورشید (شنبه 86/3/5 ساعت 7:10 صبح)

متن زیر حاصل تفحصی است از دریای بیکران قرآن برای معرفی و شناخت بیشتر زهرا (س) پاره  تن قرآن و کوثر زلال حق.

این متن درد دل است. بر آن خرده مگیرید. آیاتش پیرامون قیامت است ... اما هر آیه قرآن همچون جواهر چند وجه دارد. زمان تفحص شب شهادت دردانه عشق است.

در آن خون قلم بر کاغذ هماهنگ با قطره اشک بر گونه لغزید و ... تصویری از کلام وحی را در دل ترسیم کرد.

بار دیگر، فصل باران چشم هاست. سیرت پاکان زمین سیاهپوش است و صورتشان بستر رود مخزن اشک.

آنانکه آیه « اِذَا الشَّمسُ کُوِّرَت » را باور ندارند، بیایند و ببینند که خورشید هم خاموش خواهد شد.

قرن ها پیش در خانه ای که سقفش نبوت بود. دیوارش امامت و پنجره اش، صفحات قرآن، خورشیدی کمر خم کرد. آنگاه بود که آوای وحی بر تارک عالم پیچید که: « وَ اِذَا النُّجُومُ انکَدَرَت » ستارگان آسمان فرو ریختند.

دستهاس فاطمه زمین را لمس کرد. زیرا توان ایستادن نداشت. آنگاه بود که کوه ـ با همۀ صلابتش ـ فرو ریخت که: « وَ اِذَا الجِبالُ سُیِرَت »

چهره نورانی اما نحیف فاطمه جوان از جامعه روی برگرداند. آسمان جامعه از افق نورانی دیدگانش محروم شد و همراه آن رشحه ای از نور سکوت مرگبار شب را شکست کرد: « وَ اِذَا العِشارُ عُطِّلَت » لجام گسیختگان جامعه را لجام گسیخته کردند.

به فرمانش پنجره خانه را بستند تا او با خدایش تنها باشد. حال دیگر او سجده را ـ که زیاترین حالت بندگی است ـ اختیار کرده بود. اگر گوش دل داشتی، صدای پدرش را مس شنیدی که می گفت: بای وفا مردمان مدینه تنهایم گذاردند و پیمان شکنان غذیر روح دو پهلویت را خستند و جانشین به حق تو را در خانه نشاندند... آری او بر غربت همسرش اشک مظلومیت می ریخت. طبیعت توان ناله های حزن انگیز او را نداشت. پیامبر (ص) غضبش را غضب خدا دانسته بود. بیرون خانه، آیات عذاب چون شلاق رعد بر زمین کوفته میشد: « وَ اِذَا الوُحُوشُ حُشِرَت وَ اِذَا البِحارُ سُجِرَت وَ اِذَا النُّفوسُ زُوِجَت وَ اِذَا المَوؤُد|ُ سُئِلَت »

در چشمهای دنیاطلبان ترس خانه کردع بود. آنانکه به خرمن ولایت آتش افکنده بودند و آنانکه شعله های آتش را به صحن خانه نشانده بودند، هراسان به این سو و آن سو می دویدند.

صور دمیده شده بود. زمین و آسمان و آنچه در آنها بود، یک صدا خروشیدند که: « بِاَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت ».

خورشید فاطمه (س)، آنروز خاموش شد. با افول این خورشید فراگیر نمایی از هنگامه قیامت فرا رسید.

« وَ اِذَا الصُّحُفُ نُشِرَت وَ اِذَا السَّماءُ کُشِطَت وَ اِذَا الجَحیمُ سُیِرَت»

در تاریکی شب، بدن آزرده و نحیفش را غسل دادند. قطرات آب در سفری وسعت آبشار، بر بدنش فرود می آمدند و در تلاقی با زخمها هم نوا سرود « وَ اِذَا اæÀ¨šُ اُزلِفَت » را سر می دادند. و پس از آن چه تشییع غریبانه ای؟! حال هنگام آن رسیده بود که دردانه افلاک را در حاک جای دهند. آیا این شدنی بود؟ آیا یک قطعه خاک توان آن را داشت که مدفن خورشید شود؟

« عَلِمَت نَفسٌ ما اَحضَرَت » بر سیاهی شب حاکم گشت. آنانکه دنیا را مزرعه آخرت می دانستند، شادان، فراق طلب می کردند . دیگران نیز در بستر غفلت جا گرفته بودند. او همچنان ستارگان در آسمان  به گردش در آمد و در مکانی مخفی شد. « فَلا اُقسِمُ بِالخُنَّسِ الجَوارِ الکُنَّسِ»

و فاطمه(س) مخفیانه دفن شد تا افتخارش نصیب تمامی خاک باشد.

در آنشب همة افلاک و خلائق بر مظلومیت کفو زهرا(س) علی تنها اشک می ریختند و او بر شهیدة غریب خود....

از آنشب به بعد قدرت مطلقه الهی پس از تدفین تنها یاورش خطاب به نامردمان بیعت شکن مضمونی از این عبارات را ترنم می فرمود که:

آنشب که ماهم میهمان آسمان شد

رفت و میان ابرها کم کم نهان شد

آنشب که زهرا(س) با پدر هم آشیان شد

عمق جنایتهایتان بر من عیان شد

« آنشب شدم تنهای تنها صبر کردم»

آنشب قلم بیش از این دل را یاری نکرد.

باشد تا وقتی دیگر که دل بشکند و ...



  • کلمات کلیدی : در به دران
  • نویسنده: دربه در

  • نظرات دیگران ( )


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    مبعث
    این روزها
    آغاز راه
    ...
    غریبه - آشنا
    آخر سال
    مُحرم یا مَحرم
    انقلاب درونی
    [عناوین آرشیوشده]
  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 11 بازدید
    دیروز: 397 بازدید
    کل بازدیدها: 200594 بازدید
  •   درباره من
  • رک لینک
    » <"div class="mdiv> marquee> "direction="up "(width="150" height="180" onmouseover="this.stop "(onmouseout="this.start "scrolldelay="1 <"scrollamount="1
    <"div class="kdiv> « : متحرک لوگوی marquee> "direction="up "(width="150" height="180" onmouseover="this.stop "(onmouseout="this. start "scrolldelay="1 <"scrollamount="1