پیام جوون ایرانی - دربدران
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  Atom  خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

دربدران

پیام جوون ایرانی (چهارشنبه 85/3/10 ساعت 8:38 عصر)

سلام

یه سلام پر از عقده های دلم

از دست همتون یه کمی شاکیم

بابا آخه این مرامه

نه دیگه خودمونیم معرفت که می گفتین همینه

اون از اون رویا خانم (کروکدیلا) بااین اسم وحشتناکش که فقط بلده بنویسه رو کم کنیه  یا اینکه بگه اول شدم

بعدشم بقیه رفقا بابا من خودم می خواستم اصلا کنار بکشم همش هم تغصیر این محمد شد گفت این کار رو نکن هر از گاهی سری بزن

حالا ما سرمون شلوغه شبا ساعت 11-12-1 هروقتی که بتونیم میرسیم خونه دیگه اون قدر خسته ایم که وقت آپ نداریم و منتظریم یه روزی مثل امشب نیم ساعت یا بیشتر تایم توی کارامون خالی کنیم با ذوق و شوق بیایم سراغ پیام ها و ببینیم که همه سراغ میگیرن

ولی نه دیدیم هیشکی ما رو دوست نداره

سراغی هم ازمون نمی گیره

بابا آخه دیگه زایعس

دشمن خونی من بیاد پیغام بذاره اون وقت رفقای با مرام نیان

من درد دلم رو به کی بگم

همین کارا رو میکنین که آدم مجبور میشه بره معتاد شه دیگه

حالا کمی آروم شدم قرار بود چند تا مطلب بذارم

قضیه تقریبا از دو سه ماه قبل عید شروع شد یکی از رفقای ده دوازده سال قبل رو که چهار پنج سالی بود گمش کرده بودم از طریق یکی از بچه ها شماره موبایلش رو پیدا کردم

زنگ زدم اول منو نشناخت آخه فکر نمی کرد من بتونم پیداش کنم

بگذریم یه شب داشتم می رفتم مقداد پیش برو بچ مقدادی که همون بابا زنگ زد و با عجله گفت که فردا ساعت 17 منتظرتم کار فوری باهات دارم

منم که خیلی دوست داشتم بیشتر ببینمش رفتم سر قرار فکر خیلی چیزا به سرم زد اما فکر اینکه بخواد کاری برام پیدا کنه اصلا سراغم نیومد

سر قرار با دامادشون هم آشنا شدم و خلاصه یه کار خوب برام پیدا شد و ما هم چسبیدیم بهش حالا هم راضیم

البته از رفیقم خیلی ممنونم که من رو انتخاب کرد

البته الان با حدود ده بیست نفری آشنا شدم و هر کدوم هم با یک سطح فکر بالا و شخصیت زیاد

البته دوستان خوبی هم هستن برام

یه جورایی یه گروهیم توی این گروه همه جوره تامین هستیم از دکتر و طراح صنعت گرفته تا دانشجوی رشته های مختلف

همه هم با هم تبادل اطلاعات می کنن

یکی از حرفایی که خیلی روی من تاثیر گذاشتاین جملس که میگه تمام سئوالاتت رو بنویس

و تمام آرزوهات رو توی یه کاغذ ارزشمند بنویس و براش یه زمان مشخص کن تا به اون بررسی

اگه توی زمان مشخص شده بهش رسیدی بدون تلاشت کافی بوده اما اگر نرسیدی بدون که حتما کم کاری کردی

برای درک بیشتر این موضوع یه کتاب پیشنهاد میکنم که قیمت کمی داره و وقت زیادی رو هم ازتون نمی گیرد

»چه کسی پنیر مرا جابجا کرد«

البته ببخشید کمی تندی کردم

راستی یادم رفت در گذشت پدر رئیس جمهور محترم کشور رو تسلیت عرض میکنم

و از خداوند متعال علو درجات برای آن مرحوم خواستارم

راستی یکی دو روز نیستم

اگه زنده بودم آپ بعدی برای شنبه یکشنبه بعد از امتحان روز جمعه

یا علی

 



  • کلمات کلیدی : در به دران
  • نویسنده: دربه در

  • نظرات دیگران ( )


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    مبعث
    این روزها
    آغاز راه
    ...
    غریبه - آشنا
    آخر سال
    مُحرم یا مَحرم
    انقلاب درونی
    [عناوین آرشیوشده]
  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 19 بازدید
    دیروز: 45 بازدید
    کل بازدیدها: 197159 بازدید
  •   درباره من
  • رک لینک
    » <"div class="mdiv> marquee> "direction="up "(width="150" height="180" onmouseover="this.stop "(onmouseout="this.start "scrolldelay="1 <"scrollamount="1
    <"div class="kdiv> « : متحرک لوگوی marquee> "direction="up "(width="150" height="180" onmouseover="this.stop "(onmouseout="this. start "scrolldelay="1 <"scrollamount="1