سلام...حالتو نرو كاملا درك ميكنم....منم از كسي كه اصلا توقع نداشتم....از كسي فكر ميكردم خيليييييييييييي مو ميتونه به خدا نزديك كنه.....از كسي كه.....
چقدر گريه كردم و از خدا خواستم يه سفر زيارتي برامون جور كنه دوتايي بريم...جور شد و رفتيم....اما انقدر نامردي كرد كه اصلا باورم نميشد اين اونه!!!
اونجا گريه ميكردم و ميگفتم خدا بسسه ديگه!ديگه طاقت اين همه.............رو ندارم.....
نميدونم چي بگم....
الان خيلي با هم سرد شديم.....فكر ميكردم تا لحظه جون دادن باهميم!
فكر ميكردم كسايي كه خدا خيلي دوسشون داره يه جور ديگه هستن....اما انگار اونام بي وفا ميشن.....فقط فقط فقط بايد به خدا اعتماد كرد و لا غير.....
راستي منظورتون از دم در ورودي كجاس؟!!؟؟!؟!؟! توي وبلاگم گفته بوديد....!!!
بيت الرقيه كجاس؟!؟!؟از لحاظ آدرس ميگم...
التماس دعا....يا علي....