حرفی با دوستان - دربدران
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  Atom  خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

دربدران

حرفای دل (جمعه 85/4/23 ساعت 3:56 صبح)

سلام

بازم مثل همیشه در به در رفقا هستیم

توی این روزا معمولا همه شادن ذلیلشم تولد یگانه دخت نبی مکرم اسلام حضرت زهرا(س) است

اما از اونجایی که من در به در از آدمیزاد به دورم بازم دلم تنگ شده

یه جورایی مثل این بچه کوچیکا نشسته و داره بهونه میگیره

جاتون خالی یکی دو ساعت پیش رفته بودیم حضرت عبدالعظیم با دو تا از رفقا بودیم

از حرم که داشتم میومدم بیرون انگار داشتن جونم رو میگرفتن یه بغزی توی گلوم بود که نمی دونستم از کجا یه هویی پیداش شد

آره یه جور دل تنگی !!!!!!!!!

یا بهتر بگم سوختن دل برای خودم

توی این فکرا بودم که داداش محمد اومد و گفت چی شده

توی فکرم این بود:

ماها که توی شهرامون حرم ائمه نیست یه حسرت خاصی داریم

همیشه توی ذهنم این می چرخه اگه یه  روزی امام رضا قابل بدونه برم مشهد زندگی کنم همیشه و همیشه میرم یه گوشه از حرمش پاتوق می کنم و به تمام روزایی که بدون دیدن حرمش برام گذشته فکر می کنم

یه مدت خیلی توی این افکار بودم تا اینکه به نتیجش رسیدم

دیدم هر کسی که به امام رضا نزدیک تره کمتر بهش سر میزنه

اما اونایی که ازش دورن همیشه با یه حسرت منتظرن

منتظر روزی که قسمت بهشون بگه آقا دعوتشون کرده و مجوز عبور بهشون داده

توی این روزا خیلی هارو آقا دعوت کرده ولی یه چیزی توی دلم هست که من از این حسرت لذت می برم

روز قیامت که بشه به آقا میگم آقا جون من همون بنده گنه کاری هستم که همیشه دنبال و منتظر بود تا دعوتش کنی همیشه با این حسرت زندگی کردم حالا این حسرت کمکم می کنه تا کمی از گناهام بخشیده بشه

راستی آخر حرفام میلاد دخت نبی مکرم اسلام حضرت فاطمه زهرا (س) رو به همه عاشقان تبریک میگم

مثل همیشه التماس دعا



  • کلمات کلیدی : در به دران
  • نویسنده: دربه در

  • نظرات دیگران ( )

  • حرفای دل (جمعه 85/4/23 ساعت 3:56 صبح)

    سلام

    بازم مثل همیشه در به در رفقا هستیم

    توی این روزا معمولا همه شادن ذلیلشم تولد یگانه دخت نبی مکرم اسلام حضرت زهرا(س) است

    اما از اونجایی که من در به در از آدمیزاد به دورم بازم دلم تنگ شده

    یه جورایی مثل این بچه کوچیکا نشسته و داره بهونه میگیره

    جاتون خالی یکی دو ساعت پیش رفته بودیم حضرت عبدالعظیم با دو تا از رفقا بودیم

    از حرم که داشتم میومدم بیرون انگار داشتن جونم رو میگرفتن یه بغزی توی گلوم بود که نمی دونستم از کجا یه هویی پیداش شد

    آره یه جور دل تنگی !!!!!!!!!

    یا بهتر بگم سوختن دل برای خودم

    توی این فکرا بودم که داداش محمد اومد و گفت چی شده

    توی فکرم این بود:

    ماها که توی شهرامون حرم ائمه نیست یه حسرت خاصی داریم

    همیشه توی ذهنم این می چرخه اگه یه  روزی امام رضا قابل بدونه برم مشهد زندگی کنم همیشه و همیشه میرم یه گوشه از حرمش پاتوق می کنم و به تمام روزایی که بدون دیدن حرمش برام گذشته فکر می کنم

    یه مدت خیلی توی این افکار بودم تا اینکه به نتیجش رسیدم

    دیدم هر کسی که به امام رضا نزدیک تره کمتر بهش سر میزنه

    اما اونایی که ازش دورن همیشه با یه حسرت منتظرن

    منتظر روزی که قسمت بهشون بگه آقا دعوتشون کرده و مجوز عبور بهشون داده

    توی این روزا خیلی هارو آقا دعوت کرده ولی یه چیزی توی دلم هست که من از این حسرت لذت می برم

    روز قیامت که بشه به آقا میگم آقا جون من همون بنده گنه کاری هستم که همیشه دنبال و منتظر بود تا دعوتش کنی همیشه با این حسرت زندگی کردم حالا این حسرت کمکم می کنه تا کمی از گناهام بخشیده بشه

    راستی آخر حرفام میلاد دخت نبی مکرم اسلام حضرت فاطمه زهرا (س) رو به همه عاشقان تبریک میگم

    مثل همیشه التماس دعا



  • کلمات کلیدی : در به دران
  • نویسنده: دربه در

  • نظرات دیگران ( )

  • دل (سه شنبه 85/4/20 ساعت 4:26 عصر)

    سلام

    یه سلام پر از خستگی کار

    در مقابلش یه سلام پر از مهر و محبت دوستانی که فراموشت نمی کنن

    حتی اگه بی معرفت باشی و کمتر بهشون سر بزنی

    اول ممنونم که منو از یاد نمی برین

    دوم این تاخیرها رو پای بی معرفتی من نگذارین

    سوم وقتی سر میزنم و پیغام رفقام رو می بینم اون وقته که خستگی از تنم در میره

    و از بابت همچین رفقایی به خود میبالم

    یا حق



  • کلمات کلیدی : در به دران
  • نویسنده: دربه در

  • نظرات دیگران ( )

  • ممنون (چهارشنبه 85/4/14 ساعت 2:20 عصر)

    سلام

    در به در همه رفقا

    بازم اومدم ولی کمی دیر

    اینو پای بی معرفتی ما نذارین

    سر خیلی شلوغه

    تازه فهمیدم

    این که میگن یکی یکی هندونه بر دارین یعنی چی

    شب ساعت 1-2 میرسم خونه باید بخوابم که ساعت 7 بیدارشم و یه کمی نا بمونه برای کار روز بعد

    راستی حال رفقای ما چطوره

    به همتون سر میزنم

    هوای ما رو بیشتر داشته باشین

    یا حق



  • کلمات کلیدی : در به دران
  • نویسنده: دربه در

  • نظرات دیگران ( )

  • در به در (سه شنبه 85/4/6 ساعت 4:49 عصر)

    سلام

    دربه در همه رفقا هستیم

    ممنونم که من در به در رو از یاد نمی برید

    ببخشید چند وقتیه با دو سه تا کاری که دست گرفتم سرم شلوغه

    توی شرکتم سه تا پارتی اومده کارا زیاده

    شبا هم که دنبال دیگر کارامم ساعت 12-1 میرسم خونه

    باید بخوابم که صبح دوباره راه بیافتم

    حالا از همه معذرت می خوام

    این چند روزه یه حال و هوایی دارم که شاید توی این سالها این جوری نبودم

    دعا کنید برنامم ردیف بشه:

    آخه حالم گرفتس

    با دعای شما دوستان خوبه که مشکلاتم یکی پس از دیگری حل میشه

    راستی شهادت بی بی دو عالم حضرت زهرا س رو به همه تسلیت میگم

    هر کی هر کجا بود ما رو یادش نره

    این روزا دوای حل کارا همون صلوات حضرت زهرایت

    هر کی خواست توی آرشیو دنبالش بگرده

    ما رو هم از یاد نبرید

    التماس دعا



  • کلمات کلیدی : در به دران
  • نویسنده: دربه در

  • نظرات دیگران ( )

  • احساس (دوشنبه 85/3/29 ساعت 3:1 عصر)

    سلام و صد سلام خدمت تمامی عزیزان دل در به در

    ما که خوبیم و خیلی توپ

    شما ها چه طورید

    یه سری از رفقای در به در ما در حین امتحانات پایان ترم هستن

    بعضی ها هم دارن کم کم میرن قاطی مرغ و خروس و اینا

    دیشب با یکی از رفقا داشتیم صحبت می کردیم

    این بنده خدا خیلی عجله داشت برای ازدواج ولی خبرش رسید دو سه تا دیگه از رفقا بعد از این ایام عروسیشونه ولی مثل اینکه سر این بابا کمی کلاه رفته

    خوب اوضاع و احوال در چه وضعیه

    راستی قراره اول تیرماه از برو بچ در به در حضور و غیاب کنیم

    در ضمن آرزوی موفقیت و پیروزی ترای همه در به دران داریم

    تا آپ بعدی یا علی



  • کلمات کلیدی : در به دران
  • نویسنده: دربه در

  • نظرات دیگران ( )

  • لطف (چهارشنبه 85/3/24 ساعت 3:50 عصر)

    سلام

    یه سلام پر از محبت

    دم همگی گرم

    خوشحالم که یه همچین دوستای با معرفتی دارم

    نگید که هندونه زیر بغلتون میزارم

    ولی هر چی دارم اول خدا داده بعد هم از دعای خیر دوستانه

    دوستان کا هم هستیم ولی نه مثل قبل با کمی تغییرات

    آخه هم شاغل شدسم هم اینکه با یه دست 6-7 تا هندونه برداشتیم

    الان هم از محل کار دارم آپ میکنم

    باید برم

    امیدوارم موفق و پیروز باشید



  • کلمات کلیدی : در به دران
  • نویسنده: دربه در

  • نظرات دیگران ( )

  • التماس دعا (یکشنبه 85/3/21 ساعت 10:0 عصر)

    سلام

    میدونم همه الان اعصابشون خورده

    اول که همیشه بیشتر نکات مثبت رو ببینیم تا نکات منفی

    تبریک می گم تیم ما با این که باخت ولی حدود 75 دقیقه توپ و میدان رو در دست داشت

    از تمام دوستان ممنونم که همیشه به یاد ما هستن

    هر کسی که دوست داشت می تونه توی پست قبلی بازم کامنت بذاره چون........

    من خودم عاشق این پست هستم صلوات حضرت زهرا (س)

    هر وقت به مشگلی برخورد کنم حتما سراغش می رم

    همیشه هم با تمام گناهانی که دارم بالاخره مشگلم رو حل کرده

    راستی یکی از رفقام که خیلی دوستش دارم یه مشگلی براش پیش اومده

     خیلی به دعای خیر دوستان نیاز داره

    نه تنها رفیق من بلکه تمام کسانی که توی بیمارستانها هستند محتاج دعای خیر ما هستند

     پس بیایید با هم یه بار دیگه این صلوات رو بفرستیم و همه باهم با دلی محتاج برای دیگران دعا کنیم

    پس یا علی

    منتظر خواندن نظرات دوستان هستن

    ومهم تر از نظرات منتظر خواندن رفع گرفتاری تمام دوستان

    التماس دعا



  • کلمات کلیدی : در به دران
  • نویسنده: دربه در

  • نظرات دیگران ( )

  • مشاوره دوستان (پنج شنبه 85/3/18 ساعت 2:28 عصر)

    سلام

    خوب می بینم که بعضیا آشنا و غریبه یه جورایی شاکین

    خوب بابا من که گفتم می خواستم خداحافظی کنم این محمد من رو از راه به در کرد

    بعدشم گفتم بعضی وقتا توپ و تشر لازمه

    خوب حالتون خوبه

    می بینم پدر بزرگا و مادر بزرگا نشستن و دفتر نصیحت باز کردن

    خوب دوستی که نوشتی کلی تجربه مفتی گیرم میاد به چه قیمتی

    از بین بردن خودم من چند دفعه رفتم عسلویه بوی گاز اعصاب آدم رو از بین می بره

    البته الان پشیمون نیستم

    قراره از شنبه برم توی یه شرکت کامپیوتری قسمت فنی مشغول بشم اینم پر تجربه

    آخه من نمی دونم به این کروکدیل چی بگم:

    بابا یه ذره کلاس داشته باش اول پستت ما رو کوبیدی آخرش برامون جوجه آوردی

    یاد بگیر هر جا طرف رو کوبیدی توی پست بعدی تحویل بگیرش

    آقای محمد آقا شما هم لطف نمایید این قدر اطلاعات و چرت و پرت مغز رو تراوش نکنید

    دوستان ما همیشه منتظر شما و محتاج دعای خیر شماییم

    یا حق



  • کلمات کلیدی : در به دران
  • نویسنده: دربه در

  • نظرات دیگران ( )

  • داستان در به دری من (شنبه 85/3/13 ساعت 8:8 عصر)

    سلام

    نه خیالم راحت شد همتون زنده اید

    خوب دیگه یه وقتا باید توپ و تشر زد برای دیدن دوستان

    ما هم که خیلی رفیق دوست

    ولی هنوز یه نفر هست که میدونم خیلی گرفتار که نیومده سراغم

    باید دید که داداشم کجاست

    جاتون خالی دیروز امتحان داشتم اونم دانشگاه امیر کبیر چه خبر بود شلوغ شلوغ

    از اونجایی که قرار بود هفته گذشته امتحان باشه ولی کنسل شد و به این هفته افتاد ما هفته قبل آمادگی بیشتری داشتیم

    آخه مثل بروبچ شب امتحانی چهارشنبه و پنجشتبه رو تعطیل کرده بودیم البته کارو مثل بچه خر خونا کتاب می خوردیمژ

    اما این هفته فقط پنجشنبه کار رو تعطیل کردیم چهار شنبه هم که چشمتون روز بد نبینه دو سه تا دعوا داشتیم البته از نوع لفظیش

    خلاصه اینکه با یه اعصاب مخصوص امتحان رفتیم سر جلسه

    سوالاتش خوب بود دستشون درد نکنه به امید خدا نمره قبولی میگیرم

    امروزم که نگو یه قرار کاری داشتم که طرف نبود

    کارت پایانم خدمتم بعد از سه ماه دوندگی صادر شده بود که کسی نبود بهم بده

    و یه کار نون و آب دار ولی با کمی مشکلات بهم پیشنهاد شد که قبول نکردم اون توی قسمت روابط عمومی یه شرکت توی عسلویه

    ولی طرف گفت اگه صبر کنی بهتر از این برات ردیف میکنم ما هم گفتیم که هر جوری شما صلاح بدونید

    گفت نرو منم مثل بچه مثبت ها گفتم چشم

    این اوضاع و احوال ما توی این هفته ای که گذشت

    حالا بریم سر کامنت هایی که برامون گذاشین(البته بجز کامنتهای خصوصی اونم به دو دلیل 1-هنوز نخوندمشون 2- خصوصین دیگه)

    از اونجایی که دوستان در به در ما خیلی با مرامن و توی شوخ طبعی به خودمون رفتن و از همه مهم تر اینکه طبع مزاح خوبی دارن همه هم یه جورایی مهران مدیری هستن لطفشون شامل حال ما شده و تقریبا ما رو تیکه بارون کردن

    میدونم همه در گیر زندگی و درس و کارن

    اگه حرفی هم زدیم فقط به خاطر دوری دوستان بوده

    امیدوارم همه در امتحانات موفق و پیروز باشند

    یه مطلب بگید ببینم کیا کتابی رو که توی آپ قبلی نوشتم خوندن و چه قدر روشون تاثیر گذاشت

    خوشحال میشم که بدونم دوستانم کدامیک از شخصیت های داستانند

    یا علی



  • کلمات کلیدی : در به دران
  • نویسنده: دربه در

  • نظرات دیگران ( )

  • <      1   2   3   4   5   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    مبعث
    این روزها
    آغاز راه
    ...
    غریبه - آشنا
    آخر سال
    مُحرم یا مَحرم
    انقلاب درونی
    [عناوین آرشیوشده]
  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 1 بازدید
    دیروز: 18 بازدید
    کل بازدیدها: 196714 بازدید
  •   درباره من
  • رک لینک
    » <"div class="mdiv> marquee> "direction="up "(width="150" height="180" onmouseover="this.stop "(onmouseout="this.start "scrolldelay="1 <"scrollamount="1
    <"div class="kdiv> « : متحرک لوگوی marquee> "direction="up "(width="150" height="180" onmouseover="this.stop "(onmouseout="this. start "scrolldelay="1 <"scrollamount="1